دنیای من و آدم کوچولوها – شیوه‌های معذرت‌خواهی

رژیا پرهام – تورنتو

دخترک با دوستش نامهربان بود. ناراحتش می‌کرد و تا بغض او را می‌دید، پشت سر هم می‌گفت:

Oh, I’m sorry, I’m sorry, I’m so sorry!‎

(اوه، معذرت می‌خوام، معذرت می‌خوام، خیلی معذرت می‌خوام!)

و بعد از گذشت چند دقیقه، مثل فیلمی که به عقب برگشته باشد، صحنه بدون تنوع چندانی تکرار می‌شد…  

دخترک را صدا زدم و گفتم: «فکر نکنم مدام ناراحت کردن دوستت و تکرار واژهٔ متأسف‌ام یا معذرت می‌خوام راه مناسبی باشه. وقتی‌ این اتفاق بارها تکرار بشه، تأسف تو کمک چندانی نمی‌کنه و فقط احساسش رو جریحه‌دار می‌کنه.» 

خیلی‌ عاقلانه و منطقی‌ موافق بود. 

گفتم: «یه پیشنهاد دارم؛ اینکه دو تایی بشینیم و به یه روش دیگه یا تغییر خوب فکر کنیم.» با سر تأیید کرد و به فکر رفت.
بیست ثانیه بعد با هیجان گفت:

I know, Razhia! From now on instead of saying sorry I will hug her, and I’m sure it will help perfectly!‎

(فهمیدم، رژیا. از این به بعد به‌جای معذرت‌خواهی بغلش می‌کنم و مطمئن‌ام بغل کردن حتماً کمک می‌کنه!)

نگاهش کردم. یاد خودم و خیلی‌ از آدم بزرگ‌های دیگر افتادم و گفتم: «بله، خانم؛ این هم روشی‌یه!»

ارسال دیدگاه